۱۳۸۸ مهر ۱۴, سه‌شنبه

احتیاط شرط عقله

چند روز پیش با یکی از دوستام که امریکا زندگی میکنه صحبت میکردم. بحث رسید در مورد امنیت جایی که زندگی میکنیم. میگفت که اونجا ساعت نه شب به بعد ترجیحا کسی پیاده بیرون نمیره و یا اگه که میره حتما یه وسیله دفاعی مثل اسلحه، اسپری فلفل، چاقو و از این قبیل چیزها همراه خودش میبره چون که کلا خیلی احتمال خفت شدن و مشکل پیش اومدن هست، بهش گفتم خوب اصولا دخترها همه جا در معرض خطرن، گفت آره ولی اینجا پسرها هم با خودشون اکثرا اسلحه دارن!!!

استرالیا خدا رو شکر خیلی از این قبیل اتفاق ها نمیفته، و این هم شاید بخاطر اینه که کلا یه ذره شل و ولن !!! مثلا چند وقت پیش اینجا توی یه جاده خلوت یکی خودشو به یه دختر تنها، نشون داده بوده و تا یک هفته تیتر خبری تمام روزنامه ها و تلویزیون بود! من خودم پیش اومده که ساعت چهار صبح تنها و پیاده توی خیابون باشم و واقعا احساس نا امنی نکردم. چون دم به دقیقه ماشین گشت پلیس رد میشه و جلوی تمام رستوران ها و مغازه های بیست و چهار ساعته، محافظ وای میسته و واقعا میشه با خیال راحت قدم زد. ولی خوب این امنیت جانی، توی استرالیا به شکل دیگه ای در خطره و اونهم از لحاظ جک و جونورهای اینجاست. امشب یکم راجع به انواع و اقسام حیوانات اینجا اعم از بی خطر و خطرناک می خوام بنویسم.

اینجا معروف ترین حیوانات بی خطرش کانگورو و کوالاست. کوالا که در روز نزدیک به بیست ساعت میخوابه و حفاظت شده است و واقعا کاری نداره، ولی کانگورو ها که البته توی قسمت شهری دیده نمیشن، ولی توی قسمتهای روستایی به نوعی آفت مزارع تلقی میشن و مخصوصا یه گونه اون به اسم والابی هست که تفریحش اینه که توی جاده های خلوت کمین میکنه تا یه ماشین بیاد و تا نزدیک شد، میپره جلوی ماشین و خوب اگه حواس راننده نباشه، یه تصادف ناجور میتونه اتفاق بیفته!!!

گربه اینجا خیلی کمه و بجای اون یه حیونی هست به اسم پاسوم. تقریبا هم جثه گربه است و گیاهخواره و همش روی درختها پیدا میشن. کنار خونه ما هم چند تایی هستن که البته اونا هم در طول روز دیده نمیشن ولی شبا میان و برگ میخورن و تنها آزارشون صدای عجیب غریبشونه که بیشتر شبیه خالی شدن باد یه کمپرسی میمونه !!!!

پرنده های اینجا هم انواع جغد و خفاش رو میتونم بگم که شب ها دیده میشن که ابعادشون به اندازه کلاغ یا حتی بزرگتره. یه پرنده جالب هم دارن به این کوکابورای خندان. این پرنده وقتی آواز میخونه، احساس میکنی که یکی از روبات های فیلم جنگ ستارگان داره قهقهه میزنه! خیلی صدای بلند و بانمکی داره. یکی دیگه از پرنده هاش آی بیس ه که اونهم از یه مرغ گنده تره و بیشتر جاهایی که آدما جمع بشن و غذا بخورن اونا هم پیدا میشن. منقارشون هم فکر کنم ده پونزده سانتی میشه و همه جا دیده میشن، مثل حیاط دانشگاه یا تراس یه رستوران.

از انواع حشراتش میشه به انواع سوسک و عنکبوت اشاره کرد که خوب هر چی به رودخونه نزدیک تر بشی، سوسک هم به همون نسبت بیشتر میشه و خوب، خونه ما فقط به اندازه عرض یه خیابون با رودخونه فاصله داره که حداقل روزی یه دونه باید شکار کنیم!!! عنکبوت هم اینجا انواع و اقسامش پیدا میشه از کوچولو تا بزرگ که به اندازه یه توپ تنیس پشمالوئن. در حالت کلی کاری به کارت ندارن ولی یه مدل عنکبوت اینجا هست به اسم پشت قرمز که تا سی چهل سال پیش اگه گاز میگرفت، طرف کشته میشد، ولی خوب الآن با وجود پادزهرش دیگه کسی نمیمیره، ولی تهوع و سرگیجه و تب و لرز و اینا رو شاخشه، این عنکبوت یه عادت جالبی که داره اینه که خصلت همجنس خواری آمیزشی داره و بعد از جفت گیری، نر میمیره و برای همین قبل از مردن تمام تلاششو میکنه که ماده اونو بخوره و اگه بخوره، تخم های بیشتری بارور میشن و ماده دیگه با عنکبوت نر دیگه ای کار نداره!!!! پشه و مگس هم که کم کم هوا داره گرم میشه، دارن خودشونو نشون میدن!

در مورد خزنده هاش، اینجا انواع و اقسام مارمولک و مار هست که مارمولک از انواع کوچولو، مثل همون مدل هایی که تو ایران پیدا میشن، به وفور هست تا انواع گنده و وحشتناک که حتی تا نیم متر هم طول دارن که تا حالا به چندتایی از این نمونه برخورد کردیم، توی دانشگاه و تو حیاط خونه!!!!! بی آزارن ولی واقعا وحشتناکن. مار هم اینجا هست که یکی شون اتفاقا اینجا تو مسیر برگشت به خونه از دانشگاه مشاهده کردیم که بیشتر از یه متر و نیم طولش بود و مشکی بود و داشت واسه خودش از پیاده رو میرفت توی باغ. نزدیک بود که لگدش کنیم، چون شب بود و تاریک و عینه یه شیلنگ خیلی کلفت دیده میشد. نمیدونم از انواع سمی اش بود یا بی خطر، ولی خیلی گنده و ترسناک بود، چون خدا رو شکر استرالیا صاحب بیشترین انواع از سمی ترین مارهای دنیا هم هست.

در مورد انواع جونور های آبی هم که اینجا دریا هاش پر از دلفین و نهنگ و وال و کوسه است. و سالی چند نفر هم سهمیه این کوسه هان، البته پلاژهای شنا کنار اقیانوس با انواع و اقسام وسایل هشدار دهنده و جلوگیری کننده از کوسه مجهزن و هلی کوپتر ها هم مدام از بالا سر مراقب اوضاعن، ولی خوب، پیش میاد دیگه! یه سری اختاپوس هم داره به اسم حلقه آبی که اندازه اش به اندازه یه توپ گلفه و کاری به کار آدم نداره تا اینکه بهش دست بزنی، وقتی دست بزنی، نیش میزنه و زهرش میتونه در عرض یک دقیقه، شونزده نفر رو به دیار باقی بشتابونه و تا امروز هم نتونستن که پادزهرش رو درست کنن!

خلاصه اگه کسی اینجا زندگی کنه، میتونه با خیال راحت تو خیابون ساعت چهار صبح قدم بزنه، ولی خوب ممکنه توی خونه اش وقتی داره کفششو میپوشه با یکی از این پشت قرمز ها، یا وقتی داره شنا میکنه با یه حلقه آبی و یا وقتی داره از دانشگاه بر میگرده با یه مار گنده روبرو بشه!!!!


شب خوش



۳ نظر:

  1. عالی بود... اگر بتوانی از اینها عکس تهیه کنی و اسم های علمی شان را در اینتر نت پیدا کنی خیلی خوبه...
    یک گنجینه از حیات وحش استرالیا با عکس هایی که خودت گرفتی... به تدریج جمع می شود... و بعد هم یک نمایشگاه دیگر در کافه عکس اسکان... بهش فکر کن.
    موفق باشی!

    پاسخحذف
  2. بابا پاشین بیاین ، اینجا آخرش موشه که توی خیابون وول میزنه . از این چیزای خفن که گفتی پیدا نمیشه ولی اینم بگماااااا هر لحظه ممکنه جور دیگه ای کشته شی ! ;)

    پاسخحذف
  3. اون وقت باغ وحش هم داره علاوه بر اینا؟ D: بابا امریکا اینجور نیست که همه با چاقو و هفتیر برن بیرون بعد 9! من اینجا جرات می کنم 3 صبح ( نه 4 ها!!D:) رانندگی کنم که ایران ندارم جراتشو! آها یه چیزی هم بگم خوشحال شی! استرالیا کشور دوم شد بعد نروژ برای زندگی! ولی فکر کنم جاهاییش که فاصله تا رودخونه زیاده D: خلاصه امریکا الان مشکلش اینه که کار نیست توس!!! واسه اون ممکنه منم هفتیر ببرم با خودم!D:

    پاسخحذف